Wednesday, January 13, 2010

کابوس‌های من

میگن هر کی‌ برای خودش یه کابوسی داره، کابوسی که هر از چند گاهی‌ یه سری بهش میزنه.

کابوس‌ها می‌تونن به اعصاب خورد کنی جا موندن از قطار باشن یاا به وحشدناکی جنگ، هر کس تو دنیا کابوس خودش رو داره بسته به خاطرات و تجربیاتش و وحشتهاش...

دوباره بانو از خواب پریدی با خابوسی که همهٔ زندیگیت پا به پات اومده، کابوسی که هر از چند گاهی‌ سری بهت میزنه یه تقه به در میزنه که یادآوری کنه من هنوز اینجام ، هنوز هستم ، تو هنوز از من وحشت داری...

انقدر تو خواب جیغ زدم و گوله گوله اشک ریختم که وقتی‌ بیدار شدم عین یه بچه پنج ساله از تختم فرار کردم و به مبل پناه آوردم.

کابوس من هم اینه که کسی‌ داره تعقیبم میکنه یا میخواد به زور بیاد تو خونه یاا یه دزد داره با کلید در بازی میکنه... خیلی‌ که کوچولو بودم ، وقتی‌ بانو کوچک بود،هم دزده اونقدر نزدیک میشد که کم مونده بود من رو بگیره هنوز هم گاهی‌ دزد نامرد به حدی تو خواب بهم نزدیک میشه که از ترس نفسم بند میاد.

چه قدر آزار دهنده هست...

حالا که نوشتمش انگار بهترم دیگه نمیترسم که برگردم تو تختم دزد دیگه اونور دیوار خواب منتظرم نیست که به در بکوبه و هر چی‌ من جیغ بزنم و کمک بخوام با شدت بیشتری در رو هل بده... دیگه تو خواب نفسی برام نمونده بود :( بیدار که شدم اونقدر وحشت زده بودم که سری اول رفتم داره بالکن رو بستم .... با وجوده اینکه طوریش قفل داره و غیر ممکن کسی‌ بیاد تو !!

ای بانوی ترسوی من ... حالا بهتری بچه جون؟ نترس کسی‌ پشته در نیست . نترس آروم باش ، برو بخواب :)

2 comments:

  1. اوهوم
    میدونستی هر خوابی و هر کابوسی معنی داره
    مخصوصا کابوسهایی که تکرار میشن؟

    ReplyDelete
  2. میدونی‌ معنیش چیه عسل جان؟ اگر میدونی‌ بهم بگو؛)

    ReplyDelete